نوشته های من

نوشته هایی با موضوعات فلسفه، اعتقادات الهی، روانشناسی، ادبیات، موضوعات علمی و ....

نوشته های من

نوشته هایی با موضوعات فلسفه، اعتقادات الهی، روانشناسی، ادبیات، موضوعات علمی و ....

رژ لب و سرب

احتمالا در مورد مواد آرایشی که درشون از سرب استفاده شده باشه شنیدین... بخصوص رژ لب در مورد وجود سرب درش نگرانیهای خیلی بیشتری رو ایجاد کرده... احتمال داره که یه e-mail هم در این مورد دیده باشین... که اون مطلب هم در واقع Hoax هست! حالا به صورت خلاصه براتون می­نویسم که حقیقت در این مورد چی هست در پایان یه سری لینک معرفی میکنم که اگر بیشتر دوست داشتین بدونین بخونین.

سرب ماده ای نیست که به رژ لب یا مواد آرایشی اضافه بشه... (اضافه کردنش هیچ سودی به همراه نخواهد داشت) فقط داستان این هست که در بعضی از ترکیبات رنگی که برای رژ لب استفاده میشه سرب به میزان خیلی کمی وجود داره... سوال مهمی که در این مورد پیش میاد این هست که آیا این میزان از ترکیبات سرب خطرناک هست؟ در جواب باید گفته بشه که نه اصلا نیست! و نشانه این خطرناک نبودن تایید سلامتی هست که اداره FDA در آمریکا و موسسه استاندارد CE در اروپا این محصول رو تایید کرده. (من یه مدتی یه پروژه کاری در مورد استانداردسازی FDA انجام می­دادم... کلا قوانینشون سخت گیرانه هست و اصلا اینطوری نیست که چیزی که ریسک سلامتی داشته باشه رو بهش مجوز تولید و پخش بدن) و در لینکهای مختلفی که من در این مورد دیدم چندین اطلاعیه رسمی از مراجع رسمی و دولتی در این مورد دیدم که نوشته بود رژ لب هایی که استاندارهای FDA رو دارن هیچ کدوم خطرناک نیستن... حالا یه نکته جالب تری هست و اون اینکه اگر حلقه طلا رو روی یه خط از رژ لب بکشین اگر ترکیبات سرب داشته باشه تغییر رنگ درش مشاهده میشه و رنگ رژ لب بر اثر کشیده شدن حلقه طلا تیره میشه. (این رو اگر امکانانش رو دارین امتحان کنین خیلی جالب هست) در مورد توضیح این مطلب هم باید بگم که این آزمایش هم بازم کاملا اشتباه هست! این تغییر رنگ نشانه وجود ترکیبات سرب نیست توضیحی که در این ارتباط داده شده رو عینا براتون paste می­کنم:

The handy home test for lead in lipstick touted in the email is bogus. Certain metals, including gold, may leave a dark streak when scratched on various surfaces, but this is an artifact of the metals themselves, not an indicator of a chemical reaction with lead or any other substance.

حالا سوال دیگه ای که در این مورد پیش میاد این هست که آیا وجود نداشتن هیچ ترکیبی از سرب در رژ لب ها از لحاظ سلامتی بهتر از وجودش نیست؟ جواب این سوال هم این هست که چرا قطعا اینطور هست... ولی این بهبودی تاثیر زیادی بر روی سلامت بودن یا نبودنش نداره چون در حالت عادی هم (بخصوص در هوای تهران) میزان سربی که وارد بدن میشه بسیار بیشتر از میزانی هست که ممکن هست در رژ لب ها وجود داشته باشه... با این حال چندین برند تولید کننده رژ لب محصولات بدون سرب دارن که این سرب نداشتن توسط موسسه های رسمی که آزمایشگاههای مجهز دارن مورد تایید قرار گرفتن. یکی از این موسسه های رسمی اسم 11 برند که محصولات رژ لب بدون سرب دارن رو منتشر کرده، برندهایی که می میشناختم اینها بودن:

    Avon

   Clinique

     Dior

   Revlon

      لینک مربوط به این سایت این هست. سایت خیلی قشنگی هست حتما پیشنهاد میکنم ببینیش.
امیدوارم که در مجموع براتون قابل استفاده بوده باشه.

اخراج دو شطرنج‌باز ایرانی از امارات

خبر جالب و تاسف برانگیزی از اخراج دو شطرنج‌باز ایرانی از امارات.

حامله شدن یک مرد!

در ویژگیهایی که در مورد آخرالزمان در اعتقادات مختلف نقل شده یکیش این هست که مرد و زن جاشون با هم عوض میشه! (این باور فقط اختصاص به دین اسلام نداره در خیلی زمان های قبل چنین باوری بوده که به نوعی ریشه در ترس ها و وسوسه های انسان داره.) در روانشناسی های مختلف در مورد تمایلات زنانه در مردها و تمایلات مردانه در زنها همیشه صحبت شده. زیگموند فروید برای اولین بار چنین تمایلی رو با دلایلی که مفصل هست بخوام بنویسم ادعا کرد و بعد از اون کارل گوستاو یونگ بود که این بحث رو تکمیل کرد و بحث مادینه درون و نرینه درون رو شروع کرد. که این بحث هم بازم طولانی هست و من نمی خوام در موردش بنویسم. دلیلی که این حرفها رو نوشتم این هست که یه کسی که قبلا زن بوده و تغییر جنسیت داده به مرد (البته تغییر جنسیت نه به صورت کامل) و بعد از اینکه مرد شده ازدواج کرده (یعنی زن گرفته در واقع) چند وقت پیش حامله شده :D لینک این خبر رو از وب سایت انگلیسی بی بی سی می تونین بخونین.

اقامه نماز باران با هماهنگی اداره هواشناسی

نوشته ای در مورد اقامه نماز باران و ارتباط اون با پیش بینی هواشناسی.

صیغه محرمیت را از طریق چت

فتوا در مورد صیغه محرمیت از طریق چت!!!

لذات فلسفه

نام کتاب: لذات فلسفه
نویسنده: ویل دورانت
مترجم: عباس زریاب خوئی
تعداد صفحات کتاب۵۱۹ صفحه

ویل دورانت محقق و نویسنده بسیار برجسته ای هست. هم اطلاعات فلسفی کاملی داشته و هم تاریخ رو خیلی خوب می شناخته. کتاب لذات فلسفه چندمین کتابی بود که از ویل دورانت خوندم و مثل بقیه نوشته هاش به نظرم کتاب عالی بود.

همونطوری که از اسم کتاب میشه برداشت کرد کتاب لذات فلسفه به یه پیش زمینه فلسفی احتیاج داره. اینکه خواننده کتاب اطلاعات خوبی در مورد فلسفه های مختلف و فیلسوف های مختلف داشته باشه. در بخشهای مختلف کتاب بر روی این فلسفه های مختلف بحث شده و یا از زبان فیلسوف ها گفتگوهای مناظره ای فرضی انجام شده یا مستقیما از نوشته های فیلسوف ها نقل قول مستقیم شده. کتاب در سال 1929 نوشته شده و با مقدمه ای از ویل دورانت دوباره در سال 1952 چاپ شده. کتاب در نه فصل هست که به ترتیب این موضوعات هستن:

1.       جاذبه فلسفه

2.       منطق و شناسایی نگری

3.       فلسفه اولی

4.       مسائل مربوط به اخلاق

5.       زیبایی شناسی

6.       فلسفه تاریخ

7.       فلسفه سیاسی

8.       دین: یک گفتگو

9.       پایان نامه

فصل های 4 و 8 به نظر من فصل های فوق العاده عالی بودن. فصل های 1، 2، 3، 5 و 9 رو هم دوست داشتم. فصل های 6 و 7 کمتر برام جالب بودن.

قسمتهای جالبی در بخش فلسفه سیاسی بر علیه دموکراسی وجود داره که با توجه به منش ملایم ویل دورانت اینقدر حساسیت نشون دادن از طرفش برام جالب بود. در مقدمه کتاب هم که در سال 1952 نوشته خود ویل دورانت اشاره کرده که با توجه به گذشت زمان اون بخشها خیلی هاش دیگه خنده دار به نظر میان.

کتاب نزدیک به 80 سال پیش نوشته شده ولی با این حال برای من نکات جالب و آموزنده خیلی زیادی داشت و از خوندنش خیلی لذت بردم. دقیقا همونطوری که از اسم کتاب برمیاد لذتی هست که آدم از دانستن فلسفه در امور فکری مهم می تونه ببره.

مترجم کتاب هم (عباس زریاب خوئی) به نظر من ترجمه خیلی خوبی انجام داده بود. فقط سبک ترجمه با توجه به زمانی که ترجمه شده سبک قدیمی هست و بعضی جاها تلاش کرده که سبک نوشته متن رو ایرونی بکنه. مثلا اصطلاحات ایرونی و ضرب المثل های ایرونی اضافه کرده در ترجمه که در بعضی از جنبه ها خوب هست ولی از اصل نوشته دور میشه.

در مجموع این کتاب به نظر من کتاب فوق العاده ای بود که به کسایی که به فلسفه و مباحث فکری علاقه دارن توصیه میکنم.

نامه رئیس جمهور به مارادونا

لینک نامه رئیس جمهور به مارادونا! تنها چیزی که ممکن هست در مارادونا مورد پذیرش این دولت باشه ضدیت با آمریکا هست! مگر نه هیچ معیار دیگه ای نداره...

زرنگ بازی ایرانی!

خبری در مورد نحوه سواستفاده برخی آژانسهای ایرانی از تعیین وقت آنلاین سفارت آمریکا. چنین اتفاقهای جای تاسف داره برای فرهنگ و مملکت ما.

دلیل باخت تیم سایپا از زبان علی دایی

علی دایی: می باختیم چون یک دعانویس مامورشده بود تیم ما را طلسم کند. (گزارش کاملتر)

اینشتین و شاعر

نام کتاب: اینشتین و شاعر
نویسنده: ویلیام هرمان
مترجم: ناصر موفقیان
تعداد صفحات کتاب: ۲۵۲ صفحه

در مورد اینشتین تا به حال چند نوشته مختلف نوشتم. این کتاب هم به صورت عمده بر روی عقاید و افکار اینشتین تمرکز داره.
نویسنده کتاب یه آلمانی که دکترای جامعه شانسی داره و در عین حال شاعر هم هست. از نجات یافتگان یکی از جنگهای خونین جنگ جهانی اول هست. در این کتاب نویسنده ۴ گفتگوی مختلف که با اینشتین در سالهای مختلف داشته رو گردآوری کرده. گفتگوها به ترتیب در این سالها هستن:
۱. ۱۹۳۱
۲. ۱۹۴۳
۳. ۱۹۴۸
۴. زمان گفتگوی چهارم رو ننوشته ولی به نظر میاد ۱۹۵۰ باشه.
در این گفتگوها اینشتین و نویسنده کتاب در مورد مباحث مختلفی بحث میکنن از جمله:
۱. قدرت گرفتن نازی ها در آلمان
۲. جنگ جهانی
۳. نظریات علمی اینشتین
۴. دین کیهانی
۵. تشکیل دولت جهانی
۶. انسان کیهانی
روایت های نویسنده از اینشتین بسیار دقیق بیان شدن. من با توجه به شناختی که از اینشتین داشتم مطابقت کاملی رو بین این گفتگوها و اینشتین دیدم. نکته جالب هم این هست که من بیشتر همسو با افکار اینشتین بودم تا نویسنده و بیشتر جاها با افکار نویسنده مخالب بودم ولی هرمان در نقل این گفتگوها رعایت انصاف رو هم کرده.
جالبت ترین بخش این گفتگوها به نظر من گفتگوهایی هست که به مباحث مربوط به خدا و ادیان برمیگرده. اینشتین در این مورد یه سری نظرات خاص خودش رو داره که تحت عنوان خدای کیهانی و دین کیهانی ازش نام میبره و با تصویری که در ادیان در این ارتباط وجود داره بسیار متفاوت هست.
در فلسفه هم اینشتین تاثیراتی از اسپینوزا گرفته (اسپینوزا هم یهودی بوده) که در چند جای کتاب هم اینشتین به این نکته اشاره میکنه.
در مجموع این کتاب به خاطر ماهیت گفتگو گونه و غیر رسمی که داره برای آشنا شدن با عقاید اینشتین کتاب خیلی خوبی هست هرچند به نظر من تمرکز زیادی بر روی مسائل جنگ جهانی دوم داره که بخشهاییش برای من کمتر جالب بود.

پیدایش نازیسم

مقدمه: جنگ جهانی دوم تاثیرات خیلی زیادی بر اروپا و همه کشورهای دنیا داشت. این تاثیرات هم در جنبه های سیاسی و اقتصادی بود و هم بر روی افکار مردم. حتما در ادبیات اروپا با کتابهایی برخورد داشتین که به نوعی موضوع جنگ جهانی دوم رو مورد بررسی قرار دادند. در بین کتابهایی که من در یک ماه اخیر خوندم در چند تا کتاب با موضوع جنگ جهانی برخورد داشتم. مثلا در جلد هفتم از مجموعه "در جستجوی زمان از دست رفته" که "مارسل پروست" وقایع جنگ جهانی دوم رو از دیدگاه یک فرانسوی شرح داده و یا در کتاب "اینشتین و شاعر" که "ویلیام هرمان" از دید یه آلمانی قسمتی از حوادث مربوط به جنگ جهانی دوم رو در 4 گفتگو همراه با اینشتین به تصویر کشیده. همه این مباحث و مباحث مشابه اهمیت این جنگ رو برای مردم دنیا نشون میدن.

در مورد حوادث مربوط به جنگ جهانی دوم فیلم های زیادی ساخته شده و حتی کتابهای زیادی هم نوشته شده ولی در مورد نحوه شکلگیری تفکر نازی در آلمان که منجر به پیدایش جنگ جهانی دوم شده خیلی کمتر حرف زده شده. من در این نوشته سعی میکنم که توضیح خیلی مختصری در مورد نحوده پیدایش نازیسم بدم و این نوع طرز فکر رو معرفی بکنم براتون که اگر علاقه داشتین خودتون به صورت کاملتر پیگیری کنین. مطالب رو خیلی خلاصه آماده کردم و عبارتهای انگلیسی رو برای سادگی به صورت پاورقی ننوشتم. اونهایی که قابل ترجمه بودن رو ترجمه کردم و بقیه رو هم به صورت اصل کلمه به فارسی نوشتم.

معرفی و شرح نازیسم:  نازیسم در آلمان در فاصله سالهای 1933 تا 1945 حکمفرما بود. تفکر نازی از لحاظ ایدئولوژیک نوعی تفکر سوسیال-ملی هست (واژه نازی هم در آلمانی از اول کلمات ملی-سوسیالیسم کارگری ساخته شده). نوع تفکر سوسیال-ملی نازی ها تفاوت عمده ای داره با تفکر سوسیالیسم مارکس و لنین. به خاطر تفکرات افراطی میهن پرستانه، نژادپرستانه و ضد لیبرال، نازی ها جزو احزاب دست راستی به حساب میان. پایه های این تفکر در کتاب معروف و مطرح آدولف هیتلر با عنوان "نبرد من" برای اولین بار مطرح شد و بعد از همه گیر شدن این طرز تفکر در سال 1933 "جمهوری وایمار" در آلمان سقوط کرد و هیتلر "رایش سوم" رو بنا نهاد. رایش سوم در واقع در ادامه امپراتوری های روم باستان و امپراتوری ژرمن ها بود و که بعد از سه هزار سال پایه گذاری شده بود. (رایش سوم هم به همین منظور استفاده شده) شخص هیتلر هم به عنوان پیشوا برگزیده شد.

از لحاظ فلسفی پایه های ایدئولوژی نازی ها بر افکار "فردریش نیچه" بنا نهاده شده. افکاری که در کتاب معروف و مطرح نیچه با عنوان "اراده معطوف به قدرت" تحت عنوان "انسان برتر" مطرح شده. من این کتاب رو خوندم و به نظرم با اینکه حرفهای نیچه در خیلی از زمینه ها درست هست ولی نباید با استفاده از این دیدگاهها حکومتی رو بنا نهاد و جنگ شروع کرد. به نظر من در واقع هیتلر اشتباهی که کرده این بوده که افکار نیچه که در واقع برای "فرد" در جامعه تجویز شده بودن رو در "حکومت" بر جامعه استفاده کرده. (در فلسفه بین عقایدی که برای فرد مطرح میشن یا عقایدی که برای جامعه مطرح میشه مرزهای مشخصی وجود داره و نباید اینها رو به جای همدیگه استفاده کرد.) قسمتی از افکار نژادپرستانه نازی ها هم بر اساس تفکرات "داروینیسم اجتماعی" مطرح شدن که در اون زمان فراگیر بوده. حتی  کسایی مثل "مارتین هایدگر" (یکی از مطرح ترین اگزیستانسیالیست های تاریخ فلسفه) هم روزگاری از نازی ها حمایت کرده بود. از لحاظ دینی هم رایش سوم تفکراتش رو از پروتستان ها گرفته بود و حتی کلیسای کاتولیک از رایش سوم حمایت کرد. چون یکی از آرمانهای رایش سوم محو کردن حکومت کمونیستی روسیه بود. (حکومتی که خدا رو قبول نداشت) افکار ضدسامی و ضد یهودی نازی ها هم ریشه عمیق تاریخی داشت. اعتقادی که با کتاب معروف مارتین لوتر با عنوان "یهودی ها و دروغ های آنان" شروع شده بود در اون زمان نازی ها اعتقاد داشتن که صهیونیست ها (دقیقا با همین واژه که به انگلیسی زایون میگن) قدرت های اقتصادی بزرگ دنیا رو در دست گرفتن و با لابی های قدرتمند سیاست های کلی کشورها رو جهت دهی میکنن.

نازی ها حکومت بسیار درخشان و برجسته ای رو در آلمان بعد از جنگ جهانی اول بنیان نهادن. با اینکه بعد از جنگ جهانی اول آلمان به بسیاری از کشورهای دنیا قرض داشت در طول 5 سال حکومت نازی ها رشد اقتصادی آلمان به رقم باورنکردنی 18 در صد رسید. بیکاری به نزدیک صفر رسید، قرض های خارجی پرداخت شد و حتی امید زندگی به شدت افزایش پیدا کرد. به نحوی که میزان خودکشی در افراد زیر 20 سال در طول این سالها 80 درصد کاهش پیدا کرد. با این اوصاف بود که آلمان بعد از جنگ جهانی اول یه بار دیگه به پا خاست.

به این نحو بود که حکومت نازی ها در آلمان قدرت گرفت و جنگ جهانی دوم بر اساس همین افکار 6 سال بعد شروع شد که دیگه بحث خیلی طولانی داره.

در مورد نازی ها فقط یه نکته جالب دیگه بگم و اینکه در زمان قدرت داشتن از بهترین شرکتها برای ساختن تجهیزات نظامی استفاده میکردن. حتی یونیفورم های افسرهای اس اس (یونیفورمهایی که من همیشه اعتقاد دارم که خیلی شیک و با ابهت طراحی شده بودن) طرح شرکت "Hugo Boss" بودن. ادعایی که خود شرکت "Hugo Boss" در سال 1997 به صورت رسمی پذیرفت.

من سعی کردم اطلاعات مهم رو به صورت کلی بگم که اگر علاقه داشتین خودتون بیشتر در موردش بخونین. چون خیلی بحث های مفصلی هستن.

وضعیت نابسامان اقتصادی ایران

گزارش روزنامه انگلیسی ایندیپندنت از وضعیت نابسامان اقتصاد ایران.

گلهای معرفت

نام کتاب: گلهای معرفت
نویسنده: اریک امانوئل اشمیت

مترجم: سروش حبیبی
تعداد صفحات کتاب: ۱۶۸ صفحه

توضیحات مربوط به نویسنده کتاب در لینکی که معرفی کردم هست. نویسنده کتاب استاد فلسفه هست و در این کتاب سه داستان کوتاه از این نویسنده جمع آوری شده. داستانهای کوتاه این مجموعه اینها هستن:
۱. میلارپا
۲. ابراهیم آقا و گلهای قرآن
۳. اسکار و بانوی گلی پوش
در این سه داستان هر کدوم بر روی یکی از عقاید دینی و مذهبی تاکید شده. داستان اول تاکید بر روی عقاید بودایی هست، داستان دوم تاکید بر روی عقاید صوفی گری هست و در داستان سوم تاکید بر روی عقاید مسیحی هست.
به عنوان یه استاد فلسفه من انتظار خیلی بیشتری از نویسنده داستان داشتم... به نظر من عقاید مذهبی مختلف در این سه داستان کاملا غیر دقیق مطرح شدن و من بیشتر این استنباط رو داشتم که هدف از اوردن این عقاید مذهبی در داخل داستان بیشتر جلب مشتری و خواننده بوده تا بیان یه نوع طرز فکر و عقیده... چند جایی از داستان هم ایرادات مفهومی داره که چند مورد رو مترجم هم بهش اشاره کرده بود.
به نظر من ترجمه سروش حبیبی ترجمه خیلی خوبی برای این کتاب بود. از لحاظ ادبیات و داستان نویسی هم به نظر من داستان اول کشش و جذابیتی نداشت ولی دو داستان بعدی داستانهای خوب و نسبتا پر کششی بودن. ولی هر دو از لحاظ بار مفهومی اصلا قوی نبودن.
در مجموع به نظر من این کتاب یه کتاب متوسط بود.